کیمیای خاک

آنان که خاک را به نظر، کیمیا کنند - آیا بود که گوشه چشمی به ما کنند

چهارشنبه, ۲۲ شهریور ۱۴۰۲، ۰۳:۴۹ ب.ظ فؤاد تاجیک
نفرین و موهبت نویسندگی محمود دولت آبادی

نفرین و موهبت نویسندگی محمود دولت آبادی

خواندن شهکار کلیدر را پس از سال ها آرزوی برنیاورده، به لطف هدیه فرزندانم در مرداد ماه به پایان رساندم، در 83 سالگی آفریننده آن؛ ولی هنوز نتوانسته­ ام از دنیای رمان و نویسنده اش خارج شوم. یک پاراگراف از کتاب را با صدای نویسنده بشنوید:

زندگانی

نثر شاعرانه و زیبای کلیدر مرا ناخودآگاه به یاد تاریخ بیهقی انداخت که در کتاب های درسی دوران دبیرستان خوانده بودیم و دوست داشتم. به تازگی دانستم که استاد محمود دولت آبادی نیز به ابوالفضل بیهقی ارادت دارد و قسمتی از تاریخ بیهقی را با روایت خودش، نوشته و خوانده بوده است که در یک مجموعه زیبا با طراحی سارا دولت آبادی در انتشارات فیروزی سبزوار تهیه و پخش شد، و اکنون نایاب است. جلدش را ببینید و قسمتی از آن را بشنوید:   

      

    

 

 


بررسی جنبه های ادبی، تاریخی، جامعه شناختی، و روانکاوانه رمان و شخصیت های درخشانش (به ویژه بلقیس، گل محمد، مارال، زیور، خان عمو، قربان قوچ، ستار، گودرز بلخی، بابقلی بندار، قدیر، نادعلی چارگوشلی و ...) و توصیف استادانه مکان ها و زمان ها در طبیعت کوه و بیابان های میان سبزوار و نیشابور (زمین، آسمان، ستاره ها، صبح، شب، اسب، جغد، خورشید، ماه، خاک، باد، آتش، آب و ...) کار بر زمین مانده کارشناسان آگاه در هر رشته است؛ ولی در باره محمود دولت آبادی بسیار چیزها در فضای مجازی می توان یافت - مانند کارهای ارزشمند زیر-  و نیاز به زیاده گویی نیست؛

  قلم    جدید   کتاب   یوکان    لندن2012    صبا     مهرآور

کتاب صوتی کلیدر را نیز آوانامه به خوبی تهیه کرده و در فیدیبو قرار داده است. دو نمونه از آن را بشنوید:

 

 



افسوس که سال های دراز، از نعمت حضور عمومی رسانه ای و نیز، داستان های منتشر نشده اش (که امکان انتشار در خارج از کشور دارد ولی او سرسختانه و با دلایل دلپسند خویش، رضایت نمی دهد) محروم ماندیم. اگرچه او همچون "سنگ کف رودخانه" فرسوده شد ولی سلوکش با پایداری، بردباری و سرفرازی همراه بوده است، عمرش دراز باد. قسمتی از گفتگوی او با جمشید برزگر را ببینید و بشنوید:

گفتگو با برزگر

محمود دولت آبادی نویسنده ای است که کارش را "نفرین و موهبت" می داند و همیشه، اندرز پدر در گوش، کار - هر نوع کاری از کشت و کار زمین تا کفاشی، آرایشگری، چاپخانه، کنترل چی سینما، بازی در تئاتر و ... زمینه و خمیرمایه آفرینش هنری و روزگار، آموزگارش بوده است و تا آخرین نفس، دست از آموختن بر نمی دارد. مصاحبه اش با ایسنا، دیدنی و شنیدنی است:

مصاحبه با ایسنا

کاش زنده یاد جمالزاده درست پیش بینی کرده باشد و به زودی، جایزه نوبل ادبیات را در دستان شایسته او ببینیم و سخنانش را در آنجا با صدای گرم خودش بشنویم.

محمود دولت آبادی، راوی دوران گذار از زندگی ایلی و روستایی به جامعه بی قواره شهری است که حقوق شهروندانش همچنان در گروگان حاکمان تمامیت خواه است. شناخت ویژگی های این دوران گذار که به زایشی دردناک و دشوار می ماند از آینه نگاه محمود؛ چراغی است فرا راه ما و آیندگان، برای ساختن ایران آباد. ایرانی که استاد، دلبسته و وابسته آن است و در بزنگاه ها، به مسائل روز آن هم بی اعتنا نبوده است.

شعرخوانی 1     شعرخوانی 2     کلنل خوانی

این هم از آخرین هدیه ها: تابلو کوچک استاد محمود دولت آبادی (سبزواری) که با نقاشی آبرنگ استاد محسن سجادی (نیشابوری) همنشین شده است؛ آلبوم عکس های استاد که خود، ناشیانه ساخته ام؛ و داستان زیبای گزل با صدای زیبای کلنل محمود دولت آبادی!

  آلبوم عکس     گزل

۲۲ شهریور ۰۲ ، ۱۵:۴۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
فؤاد تاجیک

یوسف اباذری و سوژه نولیبرال

نشست ارائه نتایج طرح "بررسی انتقادی رابطه اقتصاد و فرهنگ در ایران" با حضور یوسف اباذری در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات در آذر ماه 1397 برگزار شد. یوسف اباذری در این نشست گفت: سیاست‌های نولیبرالی یکی از مهمترین عوامل شکل‌دهنده‌ی وضعیت کنونی ما بوده است؛ سیاست‌هایی که در سه دهه‌ی گذشته، دولت‌های ایران و حاکمیت، بر سر اجرای آن اجماع داشته‌اند.

آنچه امروزه این بحث را برای ما حیاتی می‌کند آن است که هنوز همین دستور کار نولیبرالی، در حال اجراست؛ هیچ چشم‌اندازی برای متوقف‌کردن آن وجود ندارد؛ و بنا بر شواهدی که در دست هست، در آینده‌ی نزدیک شدت بیشتری خواهد یافت. آن چیزی که قرار بود فقط اقتصاد باشد، به همه حیطه‌ها نفوذ کرده است واکنون هیچ ساحتی نیست که از دستبرد این نحوه نگرش در امان مانده باشد. یوسف اباذری می گوید: واقعیت این است که نئولیبرالیسم فقط با اقتصاد کار ندارد، بلکه فرهنگ و هنر و حتی ورزش را درگیر کرده و ماجرا هم فقط مربوط به ایران نیست، بلکه منطقه‌ای است. مرحله بسیار مهم برنامه نئولیبرالیسم، چنان است که این نگرش، یک سوژه می‌سازد؛ یعنی سوژه من و شما و دولتمردان را هم می‌سازد و این، برآمدن سوژه نولیبرال در دوران ماست. سوژه نئولیبرال یک سوژه خوش‌گذرانِ لذت‌طلب  نفع‌جوی فردگرایی است که باید در یک رقابت وحشیانه خود را نجات دهد.

چند روایت از این نشست، به همراه سه نقد از محتوای ارائه شده در آن و همچنین متن دو سخنرانی قدیمی تر از یوسف اباذری را در اینجا ببینید. یک فایل تصویری از این نشست را هم در اینجا ببینید.

اما یوسف اباذری کار دیگری هم کرده است: انتشار مقاله ای به همراه آرمان ذاکری، با عنوان چالش برانگیز "سه دهه همنشینی دین و نولیبرالیسم در ایران".

به روایت نویسندگان، این مقاله متنی آموزشی برای آنانی است که می‌خواهند با تناقض های سیاست ایران آشنا شوند. آنان مدعی هستند که اکنون، اکثر مردم به جای توجه به گسترش روزافزون دامنه اثر برنامه های نئولیبرالیستی، به عوامل ثانوی متأثر از این تناقض ها چشم دوخته اند و از ماهیت آنها اطلاع چندانی ندارند. این ناآگاهی، چنان است که حتی جاری بودن چنین سیاست‌هایی در جامعه‌ی امروز ما، با توسل به قیاس‌های نادرست و تجزیه و تحلیل‌های ناکارشناسانه‌ در فضای مطبوعات، مجازی و تلویزیونی هنوز مورد تردید واقع می‌شود.


دیدگاه های یوسف اباذری، هرچه هست، مسائل امروز ما و نادیده های آن را آشکارتر می کند و راهی دیگر به آینده می گشاید. او پروای خوشامد دیگران را هم ندارد و البته، شجاعت او ستودنی ست و کارهایش ارزشمند، حتی اگر با آنها موافق نباشیم!

 


۰۲ مرداد ۹۸ ، ۱۶:۵۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
فؤاد تاجیک
سه شنبه, ۱۳ شهریور ۱۳۹۷، ۰۵:۰۳ ب.ظ فؤاد تاجیک
شوک درمانی:  امروز و فردای ما

شوک درمانی: امروز و فردای ما

از سال 2004 به این سو، نائومی کلاین کانادایی، گزارشگر بحران های گوناگون نولیبرال ها در دهه های اخیر و پیامدهای اقتصادی آنها برای مردمان کشورهای مختلف بوده است: وقتی بحرانی فرا می رسد و هول و هراس جامعه را فرا می گیرد، نظریه پردازان نولیبرال با رخنه در خلأ ناشی از بحران و فضای ترس و نگرانی؛ حجاب احترام و قانونمندی و دموکراسی را کنار می زنند و به نفع شرکت های بزرگ، به مهندسی جامعه بحران زده می پردازند. این شگردی است که وی آن را سرمایه داری فاجعه یا سرمایه داری شرکت محور و بحران زی می نامد. فاجعه ها، بحران ها و شوک هایی که چنین فرصت هایی را در اختیار ایدئولوگ های نولیبرال نهاده است، گهگاه ضربه هایی مانند کودتا، جنگ، حملات تروریستی، سونامی و توفان بوده و گاهی بحران های اقتصادی مانند بحران بدهی ها، تورم لگام گسیخته، نوسانات شدید ارزی، رکود اقتصادی یا جمع همه آنها بوده است. خانم نائومی کلاین ضمن پژوهش های خود، به شباهت های تکان دهنده بین نظریه های استادان شوک درمانی در حیطه روانشناسی (ایوون کامرون) و عرصه اقتصاد (میلتون فریدمن) اشاره می کند.


کتاب دکترین شوک اثر نائومی کلاین در سال 2007 است که توسط مهرداد شهابی و میرمحمود نبوی ترجمه و  در سال 1389 توسط کتاب آمه در  736 صفحه منتشر شده است. این کتاب، چالشی در مقابل این ادعای نولیبرالی است که گویا دموکراسی و بازار آزاد، دوقلوهای جدانشدنی اند، و با ارائه نمونه هایی روشنگر از ایران دوران مصدق و گواتمالا در دولت آربنز و اندونزی دوران سوکارنو تا قیف جنوبی آمریکای لاتین شامل شیلی، آرژانتین، برزیل و اروگوئه؛ انگلستان تاچر؛ آمریکای ریگان؛ لهستان؛ فروپاشی اتحاد شوروی؛ روسیه یلتسین؛ آفریقای جنوبی؛ چین؛ جنوب شرق آسیا؛ عراق پس از صدام؛ اسرائیل؛ یازده سپتامبر؛ سونامی جنوب آسیا؛ توفان کاترینا و برخی مثال های دیگر از آمریکا و کانادا، نشان می دهد که در بسیاری موارد، اجرای مدل اقتصادی مکتب شیکاگو، همراه و همگام حاکمیت استبدادی بوده است.   

راستی آزمایی مدعاهای این کتاب ارزشمند، شاید نیازمند گذشت زمان بیشتر باشد، ولی هشیارانه به یاد داشته باشیم که در ایران ما، بیش از سی سال است که با وجود تغییر دولت ها با گرایش های متفاوت سیاسی، میل به پیوستن به بازار جهانی مشهود بوده و همواره بسته سیاستی بانک جهانی و صندوق بین المللی پول، در آشکار و نهان، تند یا کند به اجرا درآمده است.

خواندن چنین کتاب های آگاهی بخش و بیدارساز حتی اگر نقدهایی برآن وارد باشد، لذتی دارد که می توانید در اینجا از آن بهره مند شوید:

کتاب شوک درمانی
حجم: 13.8 مگابایت

اگر فرصت خواندن همه کتاب را ندارید، دیدن فیلم مستندی با همان نام، در این سه کلیپ هم مفید خواهد بود:

فیلم مستند شوک درمانی 1

فیلم مستند شوک درمانی 2

فیلم مستند شوک درمانی 3 


۱۳ شهریور ۹۷ ، ۱۷:۰۳ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
فؤاد تاجیک
شنبه, ۱۸ فروردين ۱۳۹۷، ۰۸:۱۳ ب.ظ فؤاد تاجیک
کانی بل و هورامان؛ مرثیه و رؤیا

کانی بل و هورامان؛ مرثیه و رؤیا

 

سفر به هورامان در فروردین 1397، آرزویی بود که پس از گذشت سال ها به همراه خانواده واقعیت یافت و بیشتر شبیه "مرثیه ای برای یک رؤیا" شد. بعد از گذشتن از جاده زیبای پاوه، به روستای هجیج و ساکنان غم زده آن رسیدیم که حتی نوروز هم اندوهشان را تسکین نداده بود. هیولای سد داریان را پیش از آن دیده بودیم که با هزینه بسیار سنگین قد برافراشته و تاجش در کردستان و بدنه اش در کرمانشاه است.

کلیپ اول

ترازوی سود و زیان سد داریان بی شک به کفه زیان سنگینی می کند، حتی اگر تنها قربانی اش، چشمه خدا یا کانی بل باشد که صد متر بالاتر بر دار شده است.

کلیپ دوم

با وجود همه مخالفت ها با احداث این سد، بار دیگر قدرت مافیای فریبکار آب جلوه گری نمود و باز هم هزاران مهندس در میان تیم اجرایی و پیمانکار و مشاور، شرمسار آناهیتا، الهه آب و مردمان با صفای بالادست شدند.

کلیپ سوم

زخم گتوند برجاست و آثار "ترکش" های ناصر خان و همراهانش بر پیکر هورامان باقیست.

دعا کنیم که در سال نو، صاحب چشمه خدا، خود کاری بکند کارستان!

تلخی نوشتار را ببخشایید و با این ترانه زیبای کوردی شیرینش کنید.

 

 

 

۱۸ فروردين ۹۷ ، ۲۰:۱۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
فؤاد تاجیک
سه شنبه, ۱۴ فروردين ۱۳۹۷، ۰۸:۳۰ ب.ظ فؤاد تاجیک
فانوس جادویی شایگان روشن است

فانوس جادویی شایگان روشن است

در سال جدید، قصد داشتم سفرنامه کوتاهی از هورامان عرضه کنم ولی به واسطه دکتر مختار هاشمی، از سفر بی بازگشت داریوش شایگان باخبر شدم. سلسله اتفاق ها در یادداشت های این وبلاگ در چند ماه اخیر که "دکتر شایگان و دکتر هاشمی و هورامان و کانی بل" را به هم پیوست، برایم حیرت انگیز است. پیش از این، نظر داریوش شایگان و بهمن فرمان آرا را در باره مرگ خوانده بودم که بر دلم نشست ولی در یادم نمانده بود. در آن مصاحبه، دکتر شایگان در آستانه هشتاد سالگی گفته بود:

" مرگ، جزیی از زندگی است و مرگ و زندگی جفت یکدیگر هستند و همان لحظه ورود به عرصه حیات، مرگ آغاز می شود. در واقع، هر روزی که زنده ایم یک روز از مرگ دزدیده ایم. موقعی که جوانی اصلا به مرگ فکر نمی کنی، فکر می کنی تا ابد هستی. پا که به سن می گذاری مرگ را درک می کنی و می فهمی اش. من عمر مفیدم را کرده ام. از هفتاد به بالا می دانی که به سوی مرگ می روی. این است که حالا برای من، مرگ، رهایی است. پرونده بسته می شود و تمام.

هر چه جلوتر می روید خیابان پشت سر طولانی تر می شود و خیابان رو به رو کوتاه تر. به جایی می رسید که در مقابل تان فقط یک افق وجود دارد. خیابان به انتها می رسد و پشت سرش یک خیابان دور و دراز است. من هم به جایی رسیده ام که روبه رویم دیگر خیابانی نیست. پشت سرم خیابان طویلی است اما رو به رویم دیگر راهی نیست. ریلکه در دیوان شعرش می گوید: « خدایا به هر کس مرگ اصیل خودش را ده، مرگی دمساز با زندگی اش.» یعنی مرگ هر کس به زیبایی زندگی اش باشد. این بهترین آرزویی است که می توان داشت.

انسان ضمن این که می داند میرنده است و می میرد، همیشه آرزوی جاودانگی داشته و دارد. برای علم امروز و برای غربی ها، مرگ یک مسئله بیولوژیک قابل حل است. با این حال، مرگ برای آدم مدرن امروز همچنان یک مسئله است چون نسبت به آن چه با آن می آید ناآگاه است. اما می توان همه این نگرانی ها را هم کنار زد و خیامی زندگی کرد و دم را غنیمت شمرد. من به چنین نگاهی بسیار اعتقاد دارم و خیامی ام. می توان هم چون خیام و رواقیون، با مرگ، بسیار راحت کنار آمد یا به قول هندی ها می توانید به مرحله ای برسید که مرده اید و «زنده آزاد» اید. البته آن هایی که اهل عرفان هستند، معتقدند که اگر به مقام فنا فی الله و بقا بالله برسید، جاویدان شده اید اما من نه عارفم و نه به حد مولانا رسیده ام.

من فکر می کنم زندگی من پر و کامل بوده و من دیگر از دنیا طلب ندارم و هر چه را می خواستم گرفته ام. می دانم که خیلی ها از زندگی و دنیا طلبکارند، از آن کینه دارند و دلخورند. این بیماری در روشنفکران زیاد است. اما من خوشبختانه به آن مبتلا نیستم. شاید تنها آرزوی من پیش از مرگ، که شخصی هم نیست این باشد که وضعیت مملکتم بهتر شود. ایران را دوست دارم و فکر می کنم مردم ما سزاوار تغییر شرایطند."



یادنامه زودهنگام داریوش شایگان


فیلم کوتاهی از مراسم خاک سپاری اش را در این نشانی ببینید:

https://cdn.isna.ir/d/2018/03/26/0/57657977.mp4

و سخنرانی کوتاهی از مصطفی ملکیان در حضور او را نیز بشنوید:

شایگان و ملکیان


آرامش و شادی را برای روح والای روشنفکر فرزانه مان آرزو کنیم که یادگارهایش همواره جاودانه و راه گشایند.

۱۴ فروردين ۹۷ ، ۲۰:۳۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
فؤاد تاجیک

خواب آرام شایگان

از عجایب چرخ بازیگر است که دیروز به واسطه آقای دکتر مختار هاشمی دانستم که دکتر داریوش شایگان در دهه چهل سفری به کردستان داشته است. روایت شایگان از این سفر، همراه با یادی از از دکتر فره وشی چنین است:

"بهرام‌ فره‌وشی‌ را در آغاز سال‌های‌ چهل‌ شناختم‌. ما هر دو از دوستان‌ جوان‌ استاد پورداوود بودیم‌. استاد مقدمات‌ آشنایی‌ ما را در منزلش‌ فراهم‌ کرد و از آن‌ پس‌ دوستی‌ عمیقی‌ میان‌ ما برقرار شد که‌ تا پایان‌ عمر دوست‌ ادامه‌ داشت‌. درست‌ است‌ که‌ چند سالی‌ رد پای‌ همدیگر را به‌ کلی‌ گم‌ کردیم‌ و من‌ از پاریس‌ سر درآوردم‌ و بهرام‌ فره‌وشی‌ از مادرید ولی‌ دوباره‌ همدیگر را بازیافتیم‌، مضافاً به‌ اینکه‌ هرگز رابطه‌ قلبی‌مان‌ قطع‌ نشده‌ بود. بسیار خرسندم‌ از اینکه‌ توانستم‌ فره‌وشی‌ را پیش‌ از آخرین‌ سفرش‌ به‌ امریکا در تهران‌ باز ببینم‌. پس‌ از سالها جدایی‌ انتظار داشتم‌ تغییر کرده‌ باشد، ولی‌ همان‌ آدم‌ سابق‌ بود. همان‌ گرما و مهربانی‌ بی‌پیرایه‌ از وجودش‌ می‌تراوید، مرا بی‌درنگ‌ به‌ یاد سفر کردستان‌ انداخت‌. سفر عجیبی‌ که‌ در سال‌های‌ چهل‌ به‌ اتفاق‌ استاد پورداوود به‌ سنندج‌، کرمانشاه‌ و بالاخص‌ پاوه‌ کرده‌ بودیم‌. سفری‌ که‌ بی‌گمان‌ سرآغاز تحولی‌ شگرف‌ بود هم‌ در او هم‌ در من‌. برخورد با دراویش‌ سلسله‌ قادریه‌ و تشرف‌ به‌ مراسم‌ ذکر و ریاضت‌های‌ خیره‌کننده‌ آنان‌، تجربه‌ای‌ نیست‌ که‌ به‌ آسانی‌ از یاد برود. به‌ گمانم‌ این‌ سفر، چنانکه‌ بعد استنباط‌ کردم‌، نقطه‌ عطفی‌ در زندگی‌ درونی‌ فره‌وشی‌ بوده‌ است‌. موقعی‌ که‌ او را بعد از سال‌های‌ متمادی‌ در تهران‌ ملاقات‌ کردم‌، متوجه‌ شدم‌ که‌ نه‌ فقط‌ خاطره‌ آن‌ حادثه‌ مهم‌ در وجودش‌ محو نشده‌، بلکه‌ آثار آن‌ مانند درخت‌ پر برکت‌ به‌ بار نشسته‌ است‌. بی‌آنکه‌ انتظار اتفاق‌ شومی‌ را داشته‌ باشم‌، حس‌ کردم‌ که‌ دیگر بهرام‌ را نخواهیم‌ دید چون‌ او به‌ قول‌ بوداییها «بدان‌ ساحل‌ رود» پیوسته‌ بود. با اینکه‌ در میان‌ ما بود و حضور داشت‌ انگار که‌ بخش‌ بزرگی‌ از هستی‌اش‌ غایب‌ بود و به‌ افق‌های‌ بی‌کران‌ نگاه‌ می‌کرد. اینک‌ که‌ در این‌ چند سطر خاطره‌ او را در ذهنم‌ احیا می‌کنم‌، می‌بینم‌ بهرام‌ همیشه‌ میان‌ حضور و غیاب‌، میان‌ هستی‌ و نیستی‌ در نوسان‌ بوده‌ است‌. شاید این‌ ابهام‌ بنیادین‌ بود که‌ به‌ شخصیّت‌ او اینچنین‌ جذبه‌ می‌بخشد، شاید هم‌ این‌ بود راز علاقه‌ دیرینه‌ من‌ به‌ دوست‌."

آقای دکتر مختار هاشمی عکس هایی از این سفر را در صفحه اینستاگرام خود (s.mukhtar.hashemi) گذاشته و برای من فرستاد که پدر مرحوم ایشان (سید محمد هادی هاشمی) نیز به عنوان میزبان در آن دیده می شود.



در جستجوی خودم، به مطلب زیبایی در صفحه علی دهباشی بزرگوار برخوردم، با عنوان خواب آرام شایگان (در ادامه می خوانید) که یادآور شعر خیام بود:

آنانکه محیط فضل و آداب شدند

در جمع کمال شمع اصحاب شدند

ره زین شب تاریک نبردند برون

گفتند فسانه ای و در خواب شدند


خواب آرام دکتر داریوش شایگان

مهدی یزدانی خرم

چند روز مانده به بهار و داریوش شایگان با هوشیاری بسیار پایین بر تخت بخش آی‌سی‌یوی بیمارستان فیروزگر دراز کشیده. دیروز تماسی داشتم با یکی از نزدیکان‌اش گفت اتفاقی که افتاده این است که مغز فیلسوف به شدت آسیب دیده اما بدن‌اش مایل به زیستن است... بدنی که قوی‌تر از آن‌چه گمان‌اش می‌رفته بوده. از سویی دوستِ کاردرمان‌ام شکیبا که بنا به ضرورت تحصیل چند بار شایگان را بر تخت شماره‌ی چهار دیده و دست‌ها و پاهایش را ماساژ داده و سعی کرده حس‌اش را به عنوان نویسنده‌ای جوان به او منتقل کند- همو که گزارش درخشانی از دیدار با شایگان در سازندگی نوشت- می‌گوید شایگان در خوابی‌ست بسیار عمیق، بسیار و ریش‌های‌ سفیدش بلند شده‌اند و موهایش را صاف کرده بر سرش. فانوس جادویی زمان انگار بر شایگان رانده، تنی که می‌خواهد بماند و ذهنی که می‌خواهد برود. از دیروز به این دوگانه‌ی عجیب که خواب طولانی‌اش را رقم زده فکر می‌کنم... به حضور دانشجوی کاردرمانی کتاب‌خوانی که ناگهان در مسیرش شایگان را می‌بیند و می‌گوید «مهدی، امروز دست‌اش را گذاشتم بالای قلب‌اش که خون راحت‌تر بچرخد» می‌پرسم چیزی می‌شنود و می‌گوید از لحاظ علمی نباید اما استثنا کم نبوده ، می‌گویم حتمن بگو چه‌قدر ما به او فکر می‌کنیم...دوستِ من از نفس‌های نرم او می‌گوید و آن مرد نزدیک به او از مقاومت بدن‌اش که نمی‌خواهد تسلیم شود. این خواب چه‌قدر خواهد بود؟ و چه خوش که آخرین گپ‌ام با او بعد انتشار «فانوس جادویی زمان» بود و کمی از پروست‌ گفتن. این‌که مرد خوش‌کلام و سیما و باطن فرهنگ ایران، اویی که موج‌های زمانه نتوانستند تسلیم‌اش کنند، چنین نرم به خوابی عمیق رفته تمام تصاویر سال‌های گذشته‌ای را که درکش کرده‌ام به ذهنم می‌آورد. وقتی از ادبیات حرف می‌زد و چشمش می‌درخشید. وقتی یک نسخه‌ی تازه منتشرشده از یادداشت‌های والتر بنیامین را درباره‌ی پاریس نشان‌ام داد و گفت دارد کیف می کند از خواندن‌اش... سیگار را نیمه خاموش‌کردن و درست فارسی حرف‌زدن‌اش، با تامل... من حالا با ذهن‌ام خود را به بیمارستان فیروزگر می‌رسانم و سعی می‌کنم مرد خوابیده بر تخت شماره‌ی چهار را که حتا مرگ را بلاتکلیف گذاشته دقیق‌تر ببینم...فرورفته در سفیدی ریش‌ و موها و گم‌شده در ملحفه و دستی که شاید هنوز بالاتر از قلب‌اش باشد تا خون او بچرخد و بچرخد و او را زنده نگه دارد. داریوش شایگان در اعماق زمان است و شاید صدای آدم‌هایی را می‌شنود که با کلمات او دریچه‌هایی را باز دیدند.

۲۷ اسفند ۹۶ ، ۱۴:۳۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
فؤاد تاجیک
شنبه, ۲۶ اسفند ۱۳۹۶، ۰۵:۳۴ ب.ظ فؤاد تاجیک
اقلیم حضور شایگان

اقلیم حضور شایگان


شنیده ام که حال پیر فرزانه ما، داریوش شایگان خوب نیست. سلامتی اش را آرزومندیم و بی گمان، او با آثارش جاودانه شده است و جاودان خواهد ماند. "پنج اقلیم حضور" از جمله آثار اوست که به خصلت شاعرانگی ایرانیان می پردازد که در میان ملت های جهان یگانه است. به روایت شایگان، ایرانیان مقهور و مسحور نبوغ گرانمایه شاعرانشان، دمی از حضور فعال آنان غافل نمی مانند، حضوری که نشانهایش را در گوشه گوشه زندگی هر ایرانی و در زوایای مختلف روحی او می توان یافت. او از همسر نیکوس کازانتزاکیس (نویسنده مسیح بازمصلوب) نقل می کند: "من در هیچ کجای دنیا ندیده ام که مقبره یک شاعر بزرگ، زیارتگاه مردم باشد! شاید شما تنها ملتی باشید که با شاعرانتان چنین ارتباط معنوی عمیقی دارید و چنان ارجی برایشان قائلید که حضوری مداوم در زندگی شما دارند."


از نگاه شایگان، این سرسپردگی می تواند گاه حکم تیغ دو دمی را داشته باشد که لبه دیگرش، تفکر آزاد (یعنی تفکری که دل به دریا زند، طرح مسئله کند، و به پاسخ های پیش داده بسنده نکند) را نشانه می گیرد؛ ولی این، مانع از آن نمی شود که در دنیای افسون زدایی شده کنونی، شعر از ایفای نقش ابدی خود باز بماند.

پیشگفتار و مقدمه کتاب را در اینجا بخوانید، باشد که عطش خواندن همه کتاب را در شما برانگیزد.

پنج اقلیم حضور


۲۶ اسفند ۹۶ ، ۱۷:۳۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
فؤاد تاجیک
چهارشنبه, ۹ اسفند ۱۳۹۶، ۱۲:۰۶ ب.ظ فؤاد تاجیک
چشمه خدا در هورامان

چشمه خدا در هورامان


هفتم اسفند امسال در سومین همایش مدیریت آب در مزرعه، مختار هاشمی را برای نخستین بار دیدم. پیشوند های نامش را نگفتم که دکتر، سید و شیخ است؛ چرا که همچون برخی انسان های شریف دیگر، بی دلیل معقول و صرفنظر از عنوان هایش، ناگهان بر دلم نشست. به یاد آوردم که نامش را در ماجرای قربانی شدن "کانی بل" شنیده بودم و تلاش هایش برای نجات "چشمه خدا" از شر "سد داریان".

دکتر مختار هاشمی اکنون با دانشگاه کردستان و مؤسسه ای تحقیقاتی در دانشگاه نیوکاسل همکاری دارد و از مشارکت در همایش های مرتبط هم فروگذار نمی کند.

وی تحصیلاتش را در انگلستان از سال 1991 در رشته مهندسی عمران آغاز کرده و در رشته های هیدرولیک و منابع آب دانشگاه نیو کاسل در سال 2012 به پایان رسانده است. در کلیپ زیر روایتش را از ماجرای کانی بل بشنوید.

مصاحبه با مختار هاشمی

امید که سخنانش گوش شنوایی بیابد و کوشش های او و همفکرانش به نجات کامل "چشمه خدا" بینجامد. اگر می خواهید در باره ماجرای "کانی بل" بیشتر بدانید، نوشتار زیر را هم بخوانید.

نجات چشمه خدا


۰۹ اسفند ۹۶ ، ۱۲:۰۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
فؤاد تاجیک
يكشنبه, ۱۷ دی ۱۳۹۶، ۰۲:۳۸ ب.ظ فؤاد تاجیک
یوسف اباذری و جامعه امروز

یوسف اباذری و جامعه امروز


یوسف اباذری جامعه شناسی نامتعارف است و او را جامعه شناس ترین جامعه شناس امروز ایران خوانده اند که بیانی صریح و گزنده دارد. وی ارادتش به شریعتی را پنهان نمی کند و همچون او، در نظریه پردازی هایش از حوزه جامعه شناسی فراتر می رود و به سیاست، فرهنگ، افتصاد، فلسفه، هنر و تاریخ و حتی پزشکی هم سرک می کشد. ارائه دیدگاه های یوسف اباذری محدود به محیط آکادمیک نشده و گاهی در حوزه عمومی، بحث برانگیز شده است. نقد های او به سیاست های نئولیبرال و جهانی سازی و پیوندشان با فاشیسم؛ هشدار در باره سیاست زدایی در ایران و ترس متقابل مردم و حاکمان؛ موضع گیری ها و تحلیل های انتخاباتی در سال های 1376، 1388 و 1392 و پیشنهاد انتخابات دو مرحله ای و حزبی؛ نقد واکنش های مردم و رسانه ها به مرگ مرتضی پاشایی؛ تحلیل جامعه شناختی بیماری، مرگ و سرطان؛  نقد گرایش عام دانشگاهیان به افزایش تعداد مقاله های ISI؛ تحلیل گارد قدیم و جدید پس از انقلاب و بسیاری موارد دیگر، اندیشه هایش را خواندنی می کند. متن دو سخنرانی و مصاحبه اش را بخوانید:

دریافت    و      دریافت



۱۷ دی ۹۶ ، ۱۴:۳۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
فؤاد تاجیک

محمود سریع القلم؛ اصول جهانی و الگوی ایرانی توسعه


 

دکتر محمود سریع القلم استاد روابط بین الملل دانشگاه شهید بهشتی و از بین المللی ترین اساتید علوم انسانی در ایران است. ارادت ویژه او به امام موسی صدر، همکاری اش با مجمع تشخیص مصلحت نظام و شرکت در کنفرانس های معتبر بین المللی همچون داووس، محافظه کاران تندرو را بر علیه او برانگیخته است. او در میانه میدانی ایستاده است که از یک سو تلاش می کند بر حاکمان اثر بگذارد و از سوی دیگر اقشار مختلف جامعه را مخاطب قرار می دهد. با چنین شرایطی، روشن است که مخالفان و موافقان بسیار دارد ولی همچنان دغدغه های خود را که عمدتا توسعه و پیشرفت همه جانبه ایران است به روش های مختلف بیان و دنبال می کند، بی آنکه خود را مشغول راضی کردن مخالفان تندرو کند. کتاب های مهم او که در این شرایط اسفبار کتاب خوانی ایرانیان، به چاپ هشتم و بیشتر نیز رسیده، عقلانیت و آینده توسعه یافتگی در ایران؛ ایران و جهانی شدن؛ و اقتدار گرایی ایرانی در عهد قاجار است که تقدیم نامه های ابتدای آنها خواندنی است، از جمله:

متن تقدیم کتاب عقلانیت و توسعه یافتگی ایران

تقدیم به دانشجویانی که:

عقلشان بر احساسشان غلبه می کند؛ برای تحمل آرای دیگران، تمرین می کنند؛ به واسطه ی زحمتی که می کشند،همیشه خسته اند؛ برای چهل سال آینده ی خود، برنامه دارند؛ فرق بین هشت و هشت و یک دقیقه را می دانند؛ رنگ های شاد خلقت را در ظاهر خود سپاس می دارند؛ با محاسبه ی حروف اضافه، سخن می گویند؛ قاعده مند، فکر می کنند؛ برای هر سوالی، چندین پاسخ متفاوت قایلند؛ عصبانیت خود را به تأخیر می اندازند؛ شأن را بر قدرت مقدم می شمارند؛ در رفتار، قابل پیش بینی اند؛ معنای تناسب، درصد و کار تدریجی را می دانند؛ برای افزایش قدرت کشور، تأمل می کنند؛ برای جلب اعتماد دیگران، حتی در نگاه کردن، دقت می کنند؛ و دغدغه ی وفای به عهد، آنها را شب از خواب بیدار می کند.

و همچنین،

متن تقدیم کتاب اقتدار گرایی ایرانی در عهد قاجار

تقدیم به ایرانیان زیر ده سال، که در آینده:

برای کسب ثروت، به نهاد دولت نزدیک نخواهند شد؛ برای افزایش قدرت کشور، ثروت تولید خواهند کرد؛  ظرفیت نقدپذیری و اصلاح تدریجی را در خود پدید خواهند آورد؛ از فرهنگ واکنش های سریع به خویشتن داری، ارتقاء فرهنگی پیدا خواهند کرد؛ از فرهنگ شفاهی و غیر دقیق به فرهنگ مسئولانه مکتوب، انتقال تمدنی پیدا خواهند نمود؛ از رفتارها و کارهای کوتاه مدت به گستره دراز مدت، رشد فکری پیدا خواهند کرد؛ تضعیف، تخریب و انتقام را از فرهنگ سیاسی خود حذف خواهند نمود؛ به رشد فردی و استقلال فکری از طریق مطالعه حداقل دو ساعت در روز، روی خواهند آورد؛ برای ایرانیان دیگر؛ از رانندگی گرفته تا کسب قدرت، حقوق قائل خواهند شد؛ از رشد و موفقیت دیگران به طور واقعی خوشحال شده و درس خواهند آموخت؛ غرور بی جا، حسادت و ناجوانمردی را به سکوت، احترام و گذشت تبدیل خواهند کرد؛ دروغ گوئی و وارونه جلوه دادن واقعیت ها را از نظام معاشرتی خود با دیگران حذف خواهند نمود؛ برای کسب قدرت، به اصل رقابت و فرصت برای دیگران اعتقاد خواهند داشت؛ و پس از رسیدن به قدرت، فقط دوره محدودی، صرفاً برای تحقق کارهای بزرگ، در قدرت خواهند ماند.


یکی از کارهای ارزشمند محمود سریع القلم، ارائه چکیده ای از دانش و تجربه خود در قالب سی جمله کوتاه و با عنوان هایی جالب است که هر جمله آن بیانگر ویژگی مطلوب یا فرایندی تدریجی است. اگر هم تمامی آنها را نپذیریم یا نقدی بر محتوای آن داشته باشیم؛ باز هم بسیاری شان شایسته چاپ و نصب در محل کار و زندگی یا اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی است.


مجموعه سی ویژگی ... دکتر محمود سریع القلم


محمود سریع القلم، بر این باور است که مهم‌ترین‌ مزیت کنونی کشور ما که می‌توانیم از آن امتیاز بگیریم و راهی به‌سوی رشد اقتصادی کشور بگشاییم، به‌عکس آنچه بسیاری تصور می‌کنند، نفت نیست، بلکه موقعیت ژئوپلیتیک ماست. وی همچنین، اصول و فلسفه توسعه را جهانی و الگوهای توسعه را جغرافیایی می داند.

در ادامه مطلب، بخشی از تازه ترین دیدگاه های ایشان را به نقل از سایت

http://www.sariolghalam.com/

که توسط دوستانش اداره می شود، بخوانید.

ادامه مطلب...
۱۴ آذر ۹۶ ، ۱۷:۲۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
فؤاد تاجیک

روشنفکران ما


 


از خدمت ها و خیانت های روشنفکران ایران بسیار گفته اند که گاهی به گزافه گویی آلوده است؛ لیکن برخی از روشنفکران ما (با عمومی ترین تعریف) حق بسیار بر گردن چندین نسل از فرزندان این سرزمین و اثری ماندگار بر فرهنگ ما داشته اند و خواهند داشت. دو تن از خلاق ترین و انسان ترین آنها، حکیم فرزانه، داریوش شایگان (که عمرش دراز باد) و دیگری شاهرخ مسکوب، شاهنامه پژوه و نویسنده کم نظیر (که بیش از یک دهه پیش، تن به خاک سپرد) هستند که خواندن آثارشان، نگاهی دیگر به ما می بخشد. داریوش شایگان در فرانسه زندگی می کند و اکنون، اندیشمندی جهانی به حساب می آید و گفتگوی فرهنگ ها، از ابتکارات او در دهه پنجاه شمسی بوده است.
در حیرانی میان سنت و مدرنیته، آنها چراغ راه ما توانند بود. مروری بر آثار داریوش شایگان با عنوان آمیزش افق ها و یادنامه شاهرخ مسکوب را در زیر ببینید:




۰۴ آذر ۹۶ ، ۱۸:۰۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
فؤاد تاجیک

در ستایش شرم

حسن قاضی مرادی پژوهشگری است که به کاوش در آسیب شناسی اجتماعی ایران، استبداد در ایران و خودمداری ایرانیان شناخته شده است. او کتاب ارزشمندی دارد با عنوان "در ستایش شرم" که اگر در دسترس تان نیست، فایل زیر را ببینید و مصاحبه زیر را بخوانید:


گزیده کتاب در ستایش شرم


در ستایش "شرم"؛ مفهومی که دنیا را نجات می دهد

هفته نامه کرگدن - روناک حسینی:

حسن قاضی مرادی، پژوهشگر حوزه جامعه شناسی است که عمدتا پیرامون خلقیات ایرانیان و مناسبات جامعه ایرانی کار می کند. او در کتاب «در ستایش شرم» که نشر اختران آن را چاپ کرده، تفاوت معنی سنتی و مدرن شرم را شرح داده است. در پایان این کتاب، جامعه ای که تجربه جمعی شرم دارد، به شیری تشبیه شده که خیز بر می دارد برای جهیدن و آماده مبارزه با عقب ماندگی ها، فسادها و تباهی هاست. این تصویر از شرم، آدمی را درباره آن کنجکاو می کند. با حسن قاضی مرادی درباره مفهوم شرم، کارکردش و آنچه در کتابش آمده، گفت و گو کردیم.

 

«در ستایش شرم» عنوان عجیبی نیست برای کتابی درباره شرم؟ چرا سراغ این موضوع رفتید و چرا با این عنوان؟

انتخاب موضوعی برای پژوهش به عوامل گوناگونی بر می گردد. یک عامل محیط اجتماعی محقق است و دریافت هایی که از آن دارد. از طرفی انتخاب های خود فرد هم هست. یکی از دلایلی که این موضوع را برای تحقیق انتخاب کردم، این است که فکرکردم در جامعه ما ابتلای به بی شرمی تشدید شده است. درواقع ما از احساس شرم که احساس پایه ای و مترقی است، دور افتاده ایم. اگر فرد و جامعه با این احساس دربیامیزند، می توانند هم خود و هم جامعه شان را تغییر دهند. پاسخ این که چرا باید شرم ستایش شود، بسته به این است که چه دریافتی از شرم داشته باشیم. از شرم دو دریافت سنتی و مدرن وجود دارد که توجه به تفاوت میان این دو روشنگر است. هر جامعه ای برای سامان دادن و تداوم بخشیدن به خودش نیاز دارد که نظام های اخلاقی بسازد. یک وجه از این نظام ها بر می گردد به رفتار و کردارهای نیک و بد انسان ها.

در جامعه سنتی دریافتی که از شرم وجود دارد، ویژه همین جامعه است. جامعه مدرن تعریف خودش را از احساس شرم دارد. تمایز و تخالفی که میان احساس شرم در دو دریافت سنتی و مدرنش وجود دارد، ما را به این نتیجه می رساند که هر چند می توانیم به معنای سنتی شرم نگاه انتقادی داشته باشیم و حتی آن را طرد کنیم، اما وقتی به کارکرد احساس شرم در معنای مدرن آن پی ببریم، متوجه می شویم که نه تنها باید آن را بپذیریم، بلکه باید آن را برای زندگی فردی و اجتماعی ضروری بدانیم. اگر از این منظر به شرم نگاه کنیم، در می یابیم که شرم در معنای نوینش می تواند ستودنی باشد.

ادامه مطلب...
۲۲ آبان ۹۶ ، ۱۸:۳۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
فؤاد تاجیک

میهن ای میهن



تصنیف میهن ای میهن، داستان غریبی دارد. نخستین بار، این تصنیف را با صدای استاد شجریان در خوابگاه دانشجویی شنیدم و دانستم که ساخته استاد جلیل عندلیبی است و شعر آن را، شاعر توانا و مهجور، ابوالقاسم لاهوتی سروده است. شما هم بشنوید:


تصنیف میهن ای میهن با صدای شجریان


سال ها بعد این تصنیف را با صدای دیگری، از صدا و سیمای میلی و با حذف عبارت "میهن ای میهن " شنیدم که با تصاویری عرفانی نما همراه شده بود. این دستکاری مزورانه، حیرت انگیز بود. به چند نفر گفتم که این تصنیف بریده شده است، باور نکردند. به تازگی، سالار عقیلی این تصنیف را بازخوانی کرده و همراه با استاد عندلیبی، آن را به نوای جاودانه ما، محمد رضا شجریان تقدیم کرده اند؛ بشنوید:


تصنیف میهن ای میهن با صدای سالار عقیلی


بعضی چیزها از جمله ماه و خورشید، همیشه پشت ابر نمی مانند! و شاید استاد عندلیبی بهتر از هر کسی بتواند این داستان را به درستی بازگو کند، امید که چنین شود.

برای همه این عزیزان آرزوی شادکامی و تندرستی کنیم.


۰۶ آبان ۹۶ ، ۱۱:۲۶ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
فؤاد تاجیک

بازنشر مستقل

علی نظری سردبیر "روزنامه مستقل" از بازگشت این نشریه به دکه مطبوعات پس از حدود دو هفته خبر داد. آخرین شماره روزنامه مستقل، 12 مهر 1396 منتشر و توقیف شده بود که تصویرش را در زیر می بینید. دلیل توقیف را، عکس روی جلد ذکر کرده اند ولی به نظر می رسد هشدار نسبت به "سودای گسترده تر شدن دامنه خودکامگی" جرم این روزنامه بوده است.

سردبیر "مستقل" از آنچه بی توجهی همکاران به توقیف یا توقف انتشار این روزنامه خوانده انتقاد کرده است و از خوانندگان خواسته آنان را تنها نگذارند.


۰۲ آبان ۹۶ ، ۰۹:۳۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
فؤاد تاجیک

خیال دادخواهی و دادخواهی در خیال


خبرگزاری صراط در اردیبهشت ماه 92 به طعنه نوشته بود که در اغلب انتشارات دوره پیشین فرهنگستان هنر، واژه "خیال" تکرار شده است. ما و "دختران انتظار" را از این کنایه چه باک که "رفیق خیل خیالیم و همنشین شکیب". نامه های دردمندانه شان نمونه دیگری از دادخواهی های بی ثمر در این سرزمین خودکامگان کوچک و بزرگ است. امید که گشایش ها، به جای پاک کردن صورت مسئله، به رفع حصر بینجامد.



۲۴ مهر ۹۶ ، ۱۵:۰۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
فؤاد تاجیک

"داد" و "بیداد"

 

آریا آرام نژاد پس از هشت سال، از بیداد گری هایی که در دولت هایی با شعارهای مختلف بر وی روا داشته اند، سخن گفته است. او هر بار خواسته به فعالیت هنری اش بپردازد، با درخواست تعهد کتبی، سردواندن ها و وعده های تو خالی مواجه شده و آخرین پاسخ ریاکارانه به وی آن بوده که تا زمان نامعلوم "متوقف الفعالیت" است! اکنون، مانند دیگرانی که صدا و تصویرشان ممنوع است، او نیز خسته از دادخواهی های بی ثمر، از ارتباط مستقیم با مخاطبانش محروم شده است.

حکایت آریا آرام نژاد اما برای بسیاری از ما آشناست: چرخه بی پایان بیدادگری و دادخواهی. اولی به حکم تاریخ، ماندنی نیست، و بسیاری از ما دومی را بارها آزموده ایم. دشوار یا ناممکن شدن دادخواهی، هر سیستمی را ناپایدار می کند ولی روا نیست که در پیگیری حق و رفع بیداد و ستم، یکدیگر را تنها بگذاریم و با شخصی کردن آن، وجدان خود را بفریبیم؛ این شتری است که شاید بر در خانه هرکسی بخوابد!

حکایت خودم را در فرصتی دیگر بازخواهم گفت. یکی از کارهای او را بشنوید:

 

دریافت

 

۱۳ مهر ۹۶ ، ۰۱:۵۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
فؤاد تاجیک
سه شنبه, ۴ مهر ۱۳۹۶، ۰۷:۳۷ ب.ظ فؤاد تاجیک
عمر بر باد رفته

عمر بر باد رفته

چندی پیش یک مقام مسوول در وزارت بهداشت اعلام کرد که ایرانیان سالانه ۱۰ سال عمر بر باد رفته دارند، به آن معنا که ۱۰ سال زودتر جان خود را بر اثر بیماری های غیرواگیر (بیماری های قلب و عروق و گردش خون، اختلالات اسکلتی و عضلانی، اختلالات روانی و رفتاری، سوانح جاده ای، سرطان و بیماری های تنفسی مزمن) از دست می دهند که هزینه غیر مستقیم آن بیش از 270 میلیارد دلار در سال است! (سایت الف - کد مطلب: 284184 - تاریخ انتشار:سه شنبه ۳۰ تیر ۱۳۹۴).

نمی دانم سال های عمر رفته بر باد من، چقدر است و چقدر می ارزد! قسمتی از حاصل آن که رنگ و بوی خاک دارد (شامل 24 مقاله علمی و 2 کتاب و مطالب دیگر) و عمدتا قبل از سال 88 منتشر شده (چرا؟ شاید وقتی دیگر بگویم) در نشانی زیر بارگذاری شده است.

من و خاک

 

به قول شادروان مهدی اخوان ثالث، پوستینی کهنه است که برای فرزندان خودم و فرزندان این آب و خاک به میراث می گذارم. 

 

پوستینی کهنه دارم من

یادگاری ژنده پیر از روزگارانی غبار آلود

سالخوردی جاودان مانند

مانده میراث از نیاکانم مرا، این روزگار آلود

...

های، فرزندم!

بشنو و هشدار

بعد من این سالخورد جاودان مانند

با بر و دوش تو دارد کار

لیک هیچت غم مباد از این

کو،کدامین جبه ی زربفت رنگین می شناسی تو

کز مرقع پوستین کهنه ی من پاک تر باشد؟

با کدامین خلعتش آیا بدل سازم

که نه در سودا ضرر باشد؟

آی فرزندم!

همچنانش پاک و دور از رقعه ی آلودگان می دار.


برگرفته از شعر میراث - سروده م.امید


۰۴ مهر ۹۶ ، ۱۹:۳۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
فؤاد تاجیک
چهارشنبه, ۲۹ شهریور ۱۳۹۶، ۰۶:۳۳ ب.ظ فؤاد تاجیک
در صنعتی در اصفهان

در صنعتی در اصفهان

هفته اول شهریور ماه 96 برای شرکت در پانزدهمین کنگره علوم خاک ایران به دانشگاه صنعتی اصفهان رفتم. جای شما سبز، نوستالژی ناب! با یکی از دوستان ورودی 67 چند بیت از شعر طنز "در صنعتی در اصفهان" را که به یاد داشتیم، واگویه کردیم که یادآور خاطرات تلخ و شیرین گذشته و سروده نیمه دوم دهه شصت است. متن کامل شعر را از نشانی

http://www.midinternet.com/

 که توسط آقای مهندس خسروبیگی اداره می شود، نقل می کنم. این کلیپ را هم ببینید که نوستالژی را به اوج می رساند!

دریافت
عنوان: یاد دانشگاه صنعتی اصفهان
حجم: 7.22 مگابایت


جانا بیا بشنو فغان، در صنعتی در اصفهان

بشنو ز درد بیدلان، در صنعتی در اصفهان

از درس و از استادها، هر سو بود فریادها

ویران شده بنیادها، در صنعتی در اصفهان

ادامه مطلب...
۲۹ شهریور ۹۶ ، ۱۸:۳۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
فؤاد تاجیک

کمپین الحاق سازمان تات به وزارت عتف

با درود و سپاس از بازدید شما

آنچه در مقاله مربوط به تحقیقات کشاورزی ایران خواندید، از حدود ده سال پیش به بیان های مختلف ارائه شده و موافقان و مخالفانی داشته است. به عنوان نمونه، لطفا لینک زیر را ببینید که حاوی برخی دیدگاه ها و اسناد مربوط به این موضوع است. دریافت نظرها و دیدگاه های شما بر غنای مطلب خواهد افزود و شاید راهی عملی رو به پیش بگشاید. سپاسگزارم


https://groups.yahoo.com/neo/groups/research-united/info


۲۶ شهریور ۹۶ ، ۱۰:۲۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
فؤاد تاجیک

گذشته، حال و آینده تحقیقات کشاورزی ایران (4)

گذشته، حال و آینده تحقیقات کشاورزی ایران (4)



راه فردا

پس از ذکر همه این مقدمات، اکنون پرسش اصلی این است که چه می توان کرد، چه باید کرد و راه برون رفت از این چالش ها چیست و چگونه است؟ به قول مرحوم م.امید، سه ره پیداست:



fly



ادامه مطلب...
۲۰ شهریور ۹۶ ، ۱۹:۴۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
فؤاد تاجیک

گذشته، حال و آینده تحقیقات کشاورزی ایران (3)

گذشته، حال و آینده تحقیقات کشاورزی ایران (3)

 

حال ما

هم اکنون، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی (سازمان تات) 15 مؤسسه تحقیقاتی مادری، 2 پژوهشکده؛ 2 مرکز ملی تحقیقاتی؛34 مرکز تحقیقات و آموزش استانی (پس از ادغام مراکز تحقیقات کشاورزی با مراکز آموزش کشاورزی در استان ها)؛ یک مؤسسه آموزش عالی علمی کاربردی و یک مرکز آموزش عالی؛ دو مرکز ترویج و توسعه تکنولوژی و 314 ایستگاه و مزرعه تحقیقات کشاورزی در اقلیم های مختلف ایران را تحت پوشش دارد. رکن اصلی فعالیت های تحقیقاتی در سازمان تات، مؤسسات، پژوهشکده ها و مراکز ملی تحت پوشش این سازمان هستند. این مؤسسات در عین برخورداری از استقلال نسبی، می بایست در هماهنگی با اهداف، برنامه ها، و سیاست های سازمان عمل کنند. برخی از این مؤسسات، قدمتی بیش از سازمان تات دارند و در مقاطعی فعالیت های پژوهشی آنها توام با انجام وظایف اجرایی و تولیدی نیز بوده است. نیروی انسانی سازمان تات تا سال 1394 شامل 2121 نفر عضو هیأت علمی (42 استاد، 201 دانشیار، 859 استادیار، 1019 مربی) و 12451 نفر کارکنان غیر هیأت علمی (با مدرک تحصیلی: 9 درصد دکترا، 23 درصد کارشناسی ارشد، 21 درصد کارشناسی، 9 درصد کاردانی، 14 درصد دیپلم؛ 24 درصد زیر دیپلم) بوده است.


areeo-evin

ادامه مطلب...
۲۰ شهریور ۹۶ ، ۱۹:۲۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
فؤاد تاجیک

گذشته، حال و آینده تحقیقات کشاورزی ایران (2)


گذشته، حال و آینده تحقیقات کشاورزی ایران (2)

 

بیم موج

به روایت آقای دکتر بهمن آبادی (1394) سابقه تحقیقات کشاورزی در ایران گذشته از کشت ارقام اصلاح شده پنبه در دوران صدارت میرزا تقی خان امیرکبیر و نیمه اول سلطنت ناصرالدین شاه قاجار؛ به طور سازمان یافته، با تشکیل مؤسسه سرم سازی رازی در سال 1304 آغاز شد. در دوران سلطنت رضا شاه، مؤسسه اصلاح نباتات پایه گذاری شد که در سال 1338 با نام مؤسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر آغاز به کار نمود. تشکیل اداره تشخیص محلی آفات در سال 1302 نیز منجر به تشکیل اداره کل  بررسی آفات در سال 1328 در وزارت کشاورزی شد که در سال 1341 به انستیتو بررسی آفات و بیماری های گیاهی ارتقاء یافت. فعالیت های پژوهشی مرتبط با چغندر قند با تاسیس بنگاه اصلاح بذر چغندر قند در سال 1315 آغاز شد و با نام مؤسسه تحقیقات اصلاح و تهیه بذر چغندر قند ادامه یافت. مؤسسه تحقیقات علوم دامی نیز در سال 1312 با تاسیس بنگاه دامپروری حیدرآباد و سپس مؤسسه تحقیقات دامپروری بنیاد گذاشته شد. بنگاه مستقل آبیاری تحت نظر وزارت آب و برق در سال 1331 و با تشکیل گروه های شناسایی منابع خاک در خوزستان پایه گذاری شد که در سال 1345 به مؤسسه خاکشناسی و حاصلخیزی خاک و سپس مؤسسه تحقیقات خاک و آب در ذیل وزارت کشاورزی تبدیل گردید. فعالیت مستقل و ناهماهنگ این مؤسسات تحقیقاتی در وزارت کشاورزی و سایر وزارتخانه ها، منجر به پرورش ایده تشکیل سازمان تحقیقات کشاورزی در اواخر دهه 40 و تاسیس آن در آغاز دهه 50 گردید تا همچون چتری گسترده، مؤسسات و مراکز تحقیقات کشاورزی را در بر بگیرد.

AREEO-1353

آغاز ساخت مرکز اسناد و مدارک علمی کشاورزی (1353) در اوین که پس از تکمیل، به سازمان تحقیقات کشاورزی تحویل گردید.


ادامه مطلب...
۲۰ شهریور ۹۶ ، ۱۸:۴۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
فؤاد تاجیک
دوشنبه, ۲۰ شهریور ۱۳۹۶، ۰۶:۲۲ ب.ظ فؤاد تاجیک
گذشته، حال و آینده تحقیقات کشاورزی ایران (1)

گذشته، حال و آینده تحقیقات کشاورزی ایران (1)

گذشته، حال و آینده تحقیقات کشاورزی ایران (1)

تقدیم  به  سبکباران  ساحل ها

 


پیشگفتار

پس از گذشت چهل سال از تشکیل سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی(سازمان تات)، شاید بتوان گفت که این سازمان به چنان بلوغی رسیده که تمایل و توان ایجاد تغییر و اصلاح ساختار خود را در راستای منافع ملی و نیل به اهداف کلان توسعه پایدارکشاورزی به دست آورده است. در این مقاله، پس از بیان مقدمه ای در باره وضعیت پژوهش در کشور، تاریخچه پر فراز و نشیب سازمان تات را بررسی نموده و پس از توصیف شرایط موجود، راه های پیش روی تحقیقات کشاورزی ایران بیان می شود. بدیهی است که این نوشتار تحلیلی، سخن آخر نیست و نویسنده از نقدها و پیشنهادهای علاقمندان و صاحبنظران حوزه پژوهش های کشاورزی مشتاقانه استقبال می کند.

شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هائل     کجا دانند حال ما، سبکباران ساحل ها

ادامه مطلب...
۲۰ شهریور ۹۶ ، ۱۸:۲۲ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
فؤاد تاجیک